خودم و خدام

لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم...

خودم و خدام

لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم...

از اصول 9!


وختی میخوایم یه صفته احمقانه ی لعنتیو همینجوری بچسبونیم به یکی، یخده فک کنیم، شاید بنده خدا همه ی عمرشو صرف نداشتنش کرده باشه!

اون گف


خدایا دلم مرحمی میخواهد از جنس خودت


نزدیک، بی خطر، بی منت...


تنهای تن های تنها!


یه وختایی دو سه سال زحمت یکیو میکشی (زحمتاااا!) که بزرگ شه، که دقیقا بشه همونی که میخواستی...

به نتیجه ام میرسیا!

ولی یه چی تهه دلت انگار میگه باید ولش کنی بره!

.

اونوخ میشینی روز و شب تماشا میکنی نتیجه ی تلاشاتو! با یه لبخند این مدلی:

.

یکیم خیلی سال پیش زحمت مارو کشید...

ولی نشد حالا که آدم شدم پیشش باشم!...


وای:|


امون از اون رابطه وختی پای زبون سکوت میاد وسط...

از اصول 9!


کاکائو رو که نباید زود تمومش کنی!

باید تیکه تیکه بذاری تو دهنت، چشاتو ببندی، فک کنی چقـــــــد خوشبختی!...

پایه فروشی کجاس؟!



من اگه شهردار بودم یه جا درس میکردم که مردم بهش بگن ایسگاهه آدم!

بعد هرکی میخواس بره جایی، پایه نداش اونجا وایمیستاد منتظره آدمای هم مسیرش!

بده؟!

واللا

منه کدبانو!!


مامانم با کللی امید و آرزو گف فردا ظهر که من نیستم بادمجون بپزون واس خودت!(البته یه چیزای مبهم دیگه ایم الان داره یادم میادا!) (حواسم کجاس دختر؟!)

.

خلاصه خوردم و کللیم به خودم افتخار کردم چون بعداز ظهر که از کلاس برمیگشتم فضاش بوی خونرو پر کرده بود(!)   به به! به به!

ولی دیدم مادر گرام همچی یه جور دلسوزانه ای داره منو مینگره!


+


_


+خوردی؟


_آره خب!


+اونوخ مزه ی همیشگیو میداد؟!


_


+...


.

خیلی ضایس آدم فرق کدو و بادمجونو ندونه؟!

اصا از زندگانی نا امیدش کردم!

مرده پرستای روان پریش!:\


بعد از مرگ من یکی بخواد ازم تعریف کنه خودم  روحا(!) جف پا میرم تو حلقشا!

گفته باشم

از اصول 8!


خوبیه لاغر بودن اینه که آدم پشت علامت تعجبم میتونه قایم شه حتا!!

...

گم شده یکیش!



چن وخته حس چرک نویس بودن دارم!

انگار مردم کلا احساساتشونو با من تمرین میکنن!!

این مدلیشو دیگه ندیده بودیم!


تیکه ی سالمم پیدا میشه هنوزا!

بفرما چک نویس!!



یجوری کنندس!!


بعضیام هستن موقعه رفتن خدافظی نمیکن، خیلی دیر میفهمی دیگه نیستن!

وختی که دیگه عادت کردی به نبودنشون...

:|


دلم برات تنگ شده!

واسه خوده خودت نه ها دقیقا!

واسه حس مهم بودنی که با تو داشتم!

خیلی زیاد..

ها؟!


امروز داشتم چقولی یکی از بچه هارو پیش مامانش میکردم، دیدم طرف عن قریبه که مقنعشو بخوره دیگه! (داش گوششو میجویید) ،دلم سوخ گفتم البته درسش خوبه ها!


اصا تیچر دلسوزتر از من؟!

از اصول 7!


دقیقا از همونایی که فک میکنی نیس، اگه بگردی یه هف هش ده تایی پیدا میشه!

بیلیو می!