؟

من واقعا درک نمیکنم اینایی که شنیدن آهنگه "باز آمد بوی ماه مدرسه " رو دوس دارن چون یاده بچگیاشون میفتن!

آخه اتفاقا منم به همین علته زیبا به شدت استرس میگیرم باهاش

قسمت نیستا!!!!!

میخواستم دیروز یه چیزی بنویسم، حالم خوب شد!

.

راستی:

تشکر!

مکتشفانه!

و اینگونه بود که دریافتیم انگیزه ی بچه های دانشگامون از خودکشی چی میتونه باشه...

.

گرچه 

خب هی دیگه!

این آسمونم چه دله پری داره ها!

بهش نمیومد!!

.

دلمان خواست!

.

راستی:

نمیدونم آدمایی که بی منطقن زورشون از ما بیشتر میشه یا هرکی زورش از ما بیشتره بی منطق میشه!!...

دیگه درومدم!

و چه بد است کاشته شدن... 

* یه چی تو مایه های الانه خوده خودم! 

!

اومدم الان مثلا!

به نام خدا 

. 

ازونجایی که دیدم اگه هین روزا نیام یه دستی به سر و گوش اینجا بکشم بعضیا(!) خفم میکنن و بوی اینجا تمامه بلاگ اسکایو برداشته  متنبه شدم! ایناش: 

فقط تهنا مشکلم اینه که: 

خب حالا چی بگم مثلا؟! 

. 

یه زمانی انقده بیکار بودم که میشستم اینجا به همه ی عالمو آدم غر میزدم... 

هی!! 

. 

واسه همون بعضا: 

ماکه وظیفمونو انجام دادیم 

میمونن بعضیا و لگنشون...