خودم و خدام

لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم...

خودم و خدام

لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم...

منه بیمار!!


به نظرتون تو این شرایطه سخت و بحرانی خودم با زبونه خوش برم یا تا 5 دیقه دیگه منتظر بمونم از خونه بندازنم بیرون؟!


اینجا اسمایلیه سیاه و کبود شدن از شدت سرفه نداره آیا؟!

شبیه اون آقاهه که تو عروسه مرده انقد سرفه کرد مرد رف اون دنیا بعد همه گفتن تازه واررررد!


خب بیرون سرده، منم که کالسکه ام ندارم حتا!


تازه یه گربه سیاهه ام هس همش کیشیک میده جلو در، شبام خیلی ترسناکه!


باز زده به مخم فک کنم!


آدمم نشدیم!


من نمیدونم این عادت ته دیگ درست کردن از همه چی کی میخواد از سر ما بیفته!

خو سوخ غذائه لامصب!

دونخطه دی



هیشکی نیس شادیای الانمونو باهاش قسمت کنیم بلکم نترکیم؟!

عایا!



+ربیعتونم مبارک:)

:)




من عـــــاشقه این کارتونه ام!

از اصول 11!



تنها چیز شیرینی که خوشمزه نیس کدو با شیکره

بـــــله!


از تنهاییام زدم بیرون!

مثه این جوجوها که تا قبلش مچاله بودن! (البته از نوعه اردکه زشتش!!)

فقط نمیدونم خونمو بشکونم یا مجبور میشم برگردم توش باز!

از اصول 10!


هروخ دیگه واسه انقلاب رفتن ذوق نداشتی مردی!


درد داره رو اوردن به آهنگی که باهاش کلی از روزاتو ساختی...

دوس دارم:پی


-شمام ازینا دارین خونتون؟!


- نـــــه!


(درد دلهای یک عدد عضو خانواده با یک بیگانه(!) در خصوص خوده خودمان!)

...


شیعیان دیگر هوای کربلا دارد حسین
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین

از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست چشم
مروه پشت سر نهاد٬ اما صفا دارد حسین

می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از این ها٬ حرمت کوی منا دارد حسین...

بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین

رخت دیبای حرم چون گل به تاراجش برند
تا به جایی که کفن از بوریا دارد حسین

بردن اهل حرم دستور بود و سر غیب
ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین؟

سروران٬ پروانگان شمع رخسارش٬ ولی
چون سحر٬ روشن٬ که سر از تن جدا دارد حسین

سر به قاچ زین نهاده راه پیمای عراق
می نماید خود٬ که عهدی با خدا دارد حسین

او وفای عهد را با سر کند سودا٬ ولی
خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین

دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا
با کدامین سر کند؟ مشکل دوتا دارد حسین

سیرت آل علی با سرنوشت کربلاست
هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین

آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند
عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین

دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت
داوری بین با چه قوم بی حیا دارد حسین

ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان٬ زخمه ای
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین

دست آخر کز همه بیگانه شد٬ دیدم هنوز
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین

شمر گوید: گوش کردم تا چه خواهد از خدای
جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین

اشک خونین گو بیا بنشین به چشم «شهریار»
کاندر این گوشه عزایی بی ریا دارد حسین


:)



چشمان ِ تو گل ِ آفتابگردانند

به هر کجا که نگاه کنی ،

خدا آنجاست ...


حسین پناهی

:)



تولدت مبارک


تازه ما کادوام گرفتیم!


بعدا نوشت درخواستی:

شوکوله گرام در ادامه ی مطلب!

ادامه مطلب ...

بهترین:)

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ادعامونم میشه!


ذره ذره آب شدنتو، نیاز به دونستنه حقیقتی که داریو میبیننا،

بازم ساکتن...


خدایا!

اگه بنده هات اینجوری همدیگرو دوس دارن، ترجیح میدم تنها باشم...