به نام خدام...
.
وقتی میخوان همه ی تورو مال خودشون کنن، همه ی همتو بجز جسمتو!
اون وخته که زندانی میشی!
دیگه فرقی نمیکنه کدوم وره میله ها وایستاده باشی!
زندانی که حتی خودتم حاضر نیستی ازش فرار کنی...
!
حالا بشین صب تا شب سیاوش گوش کن!
!
29 دی!
انقده حال میده سره یه بحث پشته تلفن آخرین حرفو تو بزنی بعدم وختی داره صدای جیغ و ویغه طرف میاد گوشیو قطع کنی!!
البته حالش وختی بیشتر میشه که بفهمی طرفم حرفه خودشو زده به اون صدای بوقی که میاد!
خدایا!
منم همرنگ *این* جماعت می آفریدی شاید یه چیزایی بهشون یاد میدادم!!
نمیدونم چه مرضیه جدیدنا میخام یه حرفو دوبار پشته سر هم بنویسم ناخوداگاه بعده نوشتنه یکیش دستم رو کیبورد مکث میکنه!!
وا!
-بیییییق!(حالا یا زییییینگ!)(چه فرقی داره؟! شما زنگه در تلفظ(!) کن!)
(+ صدای کسی که باقی حرفش را نصفه میشنوی!)
-مردم چه توقعا دارن!(صدای چیزی در درونمان!)
نکته ی کنکوری:
وبه این ترتیب بود که خوابمان پرید و با خود تفکرات نمودیم که:حالا مثلا اگه یارو دزد بود چی؟!
تنها مشکل بزرگه من اینه که هیچ جوره با اون حیوانه خیلی زحمت کش کنار نمیام!
وگه نه خیلیا پستشو بهم پیشنهاد دادنا...
نمونش همین الان!
نمیشم آقا
مگه زوره؟