سلام. من میگم سرت به جایی خورده ها. ولی جدا از شوخی امیدوارم براتخته اتفاقی نیفتاده باشه سرشما که چیزیش نمیشه به لطف خدا چون جنسش مرغوبه. بچه بودیم خوبتر بودیم.
سلام! اینا فش بود یا خودمو ناراحت نکنم الان؟ خلاصه اگه بود اگرم نبود خیلی
همچین میگه شماهایادتون نمیاد اینگار دوسال ازحضرت نوح کوچکتره. تومحله شما شانسی میفروختن؟ بدوشانسیه شانسی. بزرگترین جایزه اش هم تیله بود ایندفعه مواظب باش تا سرت به جای نخوره یادقدیما بیفتی. باز خوبه توقع نداشتی گنجیشکا بیان دورسرت بچرخن مثل تو کارتونا
خب تا حالا نگفته بودم میخواستم ببینم چه حسی داره! عه! من همیشه یواشکی میخریدم همشم آرزو داشتم شانسی فروش شم دیگه این بود که به شغل شریف معلمی روی آوردیم! کاش زودتر یادم مینداختی! من گنجیشک میخوام!
آخه اینجا چی داره که ببریم. یه شکلات گاز زده با یه دونه ادامس جویده که گذاشته تویخچال بعدا دوباره بجوه. یه بادکنک هم دستشه که چون چشماش بسته و تو خواب داره راه میره احیانا،الانه که از دستش ولشه. ولی کلاش قشنگه برا من.
به کلاه من دس زدی نزدیا هرچی دلت میخواد ببر کلامو با خودت نبر اصا مگه صاب خونه مرده؟؟
راستی فریناز تو هم چترشو بردار. این که خوابه متوجه نمیشه. نیست تو وبت همش بارون میاد.نیازت میشه . ببینم گیره ای چیزی نداره بدیم فاطمه اینقدر به ملت گیر نده. نه انگار نیست. فاطمه برو دنبال پروانه ها بگیرشون بعد تاکسیدرمی شون کن جای گیره استفاده کن. بریم تا بیدار نشده.
فاطمه کلا اختیار داره اصا وبمون متعلق به ایشونه ملومه دارم یار جم میکنم؟
راس می گیا! چیزی نداره که من عاشق اون بال های خوشگلشم بال هاش با بادکنکش واسه من چتر واسه سوسولاس به درد خودت می خوره
اون قلبای قرمز و زرد و قرمز و سیاهم واسه من اصولاشم برمیدارم واسه من پروانه هاشم که برداشتم دیگه کفشاشم خوبه ها واسه یونی ما که رو کوهه به دردم می خوره
ای تخته بد
منم موافقم بچه که بودیم اوضاع خیلی بهتر بود...
خیـــلی!
یادش بخیر آن روزهای خوش
درآن روزها غصه هایمان هم به اندازه خودمان کوچک بود
غصه نبود اصا!!
سلام.

من میگم سرت به جایی خورده ها.
ولی جدا از شوخی امیدوارم براتخته اتفاقی نیفتاده باشه سرشما که چیزیش نمیشه به لطف خدا چون جنسش مرغوبه.
بچه بودیم خوبتر بودیم.
سلام!


اینا فش بود یا خودمو ناراحت نکنم الان؟
خلاصه اگه بود
اگرم نبود
خیلی
همچین میگه شماهایادتون نمیاد اینگار دوسال ازحضرت نوح کوچکتره.



تومحله شما شانسی میفروختن؟
بدوشانسیه شانسی.
بزرگترین جایزه اش هم تیله بود
ایندفعه مواظب باش تا سرت به جای نخوره یادقدیما بیفتی.
باز خوبه توقع نداشتی گنجیشکا بیان دورسرت بچرخن مثل تو کارتونا
خب تا حالا نگفته بودم میخواستم ببینم چه حسی داره!



عه! من همیشه یواشکی میخریدم
همشم آرزو داشتم شانسی فروش شم
دیگه این بود که به شغل شریف معلمی روی آوردیم!
کاش زودتر یادم مینداختی! من گنجیشک میخوام!
مررررررررررسی که اومدی وبم
خواهش میکنم

یه دختر خاله که بیشتر... داریم!
اینجا چه قشنگ شده...
مبارک باشه
پیر شید به پای هم ایشالله
قابل شمارو نداره!
چشاتون قشنگ میبینه...
نوش جون
بزرگ که شدیم گفتن"ای سره بد!"
قده گفتن همین جمله هم مهم نیستیم حتا!...
سلام


نمیخوای پاشی یه فعالیت جدید داشته باشی.نکنه هنوز سرت می درده؟
گنجیشک نمیادا.گفته باشم
سلام
سرم که واس خیلی چیزا درد میکنه!
میاد، من منتظرشم!
حالا ما با سر خوردیم به در بسته ی شوما
یکی یه چیزی به ما بگه
ای وب بد!!
میکشمش!
خوب شد؟
یعنی اصن ذوق کردم




از این شکلیا
خدا شادت کنه، بنده شو شاد کردی
ایـــــول
چی میگی؟!!
خودمم نمیدونم
خوش به حالت
نگو
من هر دفه که تو رو میخونم اینو میگم آخه!
بالایو نفهمیدم
اراجیفه یه دل گرفته بوده!
اصنشم بهت نمیگم که دلم برات تنگ شده...



ن می گم...
اصرار نکن
اصنشم باهات قهرم...
قهرای مارم که می دونید چه جوریه دیگه
حالا یه دونه بگو دیگه!

خب؟
به من میگه بی تعادل اونوخ
آشتی؟
قهرهای مارم یعنی چی؟
مار قهر میکنه مگه
واقعا تا حالا ندیدی یه مار قهر کنه؟!


جوونای امروزی هیچی ندیدن!
زمونه ما که ازین خبرا نبود اصا
یاالله



صابخونه نیستی؟
بچه ها! کسی خونه نیس همه چیو جمع کنین ببرین
چیچیو جم کنین!
حتما با اون بالاییه که جوراب کشیده سرش شناسایی نشه ام هم دستی؟
میگم جورابش چرا سبزه؟
آخه اینجا چی داره که ببریم.

یه شکلات گاز زده با یه دونه ادامس جویده که گذاشته تویخچال بعدا دوباره بجوه.
یه بادکنک هم دستشه که چون چشماش بسته و تو خواب داره راه میره احیانا،الانه که از دستش ولشه.
ولی کلاش قشنگه برا من.
به کلاه من دس زدی نزدیا

هرچی دلت میخواد ببر کلامو با خودت نبر
اصا مگه صاب خونه مرده؟؟
راستی فریناز تو هم چترشو بردار. این که خوابه متوجه نمیشه.


نیست تو وبت همش بارون میاد.نیازت میشه .
ببینم گیره ای چیزی نداره بدیم فاطمه اینقدر به ملت گیر نده.
نه انگار نیست.
فاطمه برو دنبال پروانه ها بگیرشون بعد تاکسیدرمی شون کن جای گیره استفاده کن.
بریم تا بیدار نشده.
فاطمه کلا اختیار داره
اصا وبمون متعلق به ایشونه
ملومه دارم یار جم میکنم؟
راس می گیا! چیزی نداره که




اونجا هم کسی نیست
من عاشق اون بال های خوشگلشم
بال هاش با بادکنکش واسه من
چتر واسه سوسولاس به درد خودت می خوره
اون قلبای قرمز و زرد و قرمز و سیاهم واسه من
اصولاشم برمیدارم واسه من
پروانه هاشم که برداشتم
دیگه
کفشاشم خوبه ها واسه یونی ما که رو کوهه به دردم می خوره
چیزی یم نداره ها طفلکی
خدا دفه دیگه زیاد کنه واسش
بریم دیگه محمدرضا
بریم سراغ وب فاطمه
بالای منو میخوای ببری؟




من چجوری بپرم پس؟ ها؟
اصا مگه خودت بالاتو کجا جا گذاشتی؟
قلباش واس خوده خودت! دوس ندارم
حیف که دیر رسیدم وگرنه خوب بلد بودم به این آقا محمد رضا گیر بدم که قهر کردنای مارم مسخره میکنه
ازین به بعد زود برس
وگه نه...
هر چی می خوای با خودت ببر...
خوده خودمو با خودت نبر...
این در راستای گیر دادن به اون آقاست که واسه من نیاد وب خوده خودمه منو تقسیم کنه
واللا!
خجالتم خوب چیزیه!!