کشفیانه!

فاطمه چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:07 ق.ظ

فرض را بر این میگذاریم که مخاطب شما در این آپ یک مشکل میباشد...

ما این گونه دوس داریم فرض کنیم...
درست نبود آیا؟

فرضت منو کشت الان!!
کاملا اشتباهه
البته شوما بازم میتونی هرچی دوس داری فک کنیا!

فاطمه چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:09 ق.ظ

دفعه ی آخرتان هم باشد که داگ میشوید ها
ولی گلاب به رویتان دقت کرده اید دیگر به ما بر نمی خورد؟
حال می کنید چه مقاوم شدیم؟

اتفاقا فک کردم با حرفای امشبم باید کللی منت بکشم حتما
این گونه است که برایمان ایده آل گشتید از هم اکنون به بعد!
حیف که نمیای ولی!!

فاطمه چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:31 ق.ظ

حالا هرکی ندونه فک میکنه تو دیگه ته منت بکشایی!

حسرت یه بارشو به دکل گذاشتی تازه الان ایده آل شدم اونوخ؟

گفتم باید خانوم خانوما!
میدونی که خیلی وختا باید بکشم ولی...

محمدرضا چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:03 ق.ظ http://mamreza.blogsky.com

از کی تا حالا از چیز های مهم فرار می کنن .
راستی سلام.
معمولا اگه این قدر مهم نباشه، نباید بهش فکر کرد نه اینکه فرار کرد.
چه خبر دیگه؟

از خععلی وخ پیشا!
علیک سلام!
ببین فرار نمیکنما من الان!
سلامتی!

فراری چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:21 ق.ظ

من این جمله رو به صورت ِ خیلی خشن و جدی ، Face to Face به یکی گفتم:

واقعا فک کردی اونقدر مهمی که به خاطرت فیس‌بوکمُ دی‌اکتیو کنم؟!

دقیقا منم همین ریختی گفتم
فقط مکانش یخده فرق داش!

فراری چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:26 ق.ظ

ا من پیامتُ الان دیدم ، در چه زمینه‌ای شبیهت نشم؟!

با تشکر مِن باب ِ آهنگ!

همون درس و دانشگا و رشته و اینا!

خواهش

عبد کوی عشق چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:23 ب.ظ http://yamahdi313a.blogsky.com

زینب آخر این شبِ تاریک را سر می‌کند / یاد از یاس و شقایق، یا صنوبر می‌کند
این وداعِ آخر و جان دادنِ بانوی عشق / عاقبت وصل حسینش را میّسر می‌کند
وفات بزرگ بانوی کربلا، حضرت زینب کبری سلام الله علیها را تسلیت عرض میکنیم . . .