خودم و خدام

لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم...

خودم و خدام

لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم...

اینو بیخیال! شما حلال کنین!:دی


امروز صب ازون سالی یه بارا بود که حالم اینجوری بد بود و رسما رو به قبله بودم

حالا نمیدونم چرا ملت یاد ما افتادن!


 اولیشون که بعده چن وخ زنگ زده نحوه ی نگهداریه همستر رو به طور کامل و ترجیحا با یکی دو بار تکرار از زیر زبونمون کشیده بیرون! 

خوبه از صدامم تشخیص نداد من خوده خودمم!!


دومیم که زنگ زده میگه سلام، محمدم!

من تو دلم!: واای الان وخته مزاحم داشتنه؟


خب آدم چمیدونه پسرای فامیل انقد زود بزرگ میشن!


کاش عقلشونم قد میکشید با صداشون حداقل!

واللا!
آدم که نباید به دختر عمش بره!     باید مفید باشه!!

آخه خیلی کاره واجبی داش!
میخواس بپرسه مرحله ی فلانه اون بازیرو چجوری رد کردم!

گرچه یادم نیس چجوری پیچوندمش!!


اینم شد زندگی الان؟!

.


راستی: الانم فک کنم اثراته شوکه صبه، دارم هذیون میگم!!


راستی1:شایدم این انقد طولانی شد که تهش بگم دارم واقعنی میرم!

بله!
تعطیلاته نوروز ما از پس فردا آغاز خواهد شد و سفری ده روزه در پیش داریم!

زبون درازِی!!

.

خوبیو که حلال نمیکنن بدی ایم اگه دیدین خدایی نکرده بیاین تلافی کنین اگه راس میگین!

نظرات 24 + ارسال نظر
فاطمه دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:59 ب.ظ

بله دیگه...

مارم که جز آدم حساب نکردید که زنگ زدیم

هه!
شما تاجه سری!!!

فاطمه دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 09:00 ب.ظ

سفرتونم بی خطر...

هرچند که مارو نمی برین تعطیلات...

بی ما میخواید برید اونجا که دفه قبل با هم بودیم

دفه های بعدم باهم میریم ایشاللا...
مگه نه؟!

مینا دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 09:02 ب.ظ

هه!

FaATeMe دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 09:04 ب.ظ http://fateme.blogsky.com

کجا رفتی حالا گلین)گلین به معنای عروس(!

یه جای خعلی خوب!

فرارى دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:22 ب.ظ

الان این آپت مشتى بر دهان استکبار بود؟!

دقیقا!!
مشته محکم!!

فرارى دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:24 ب.ظ

آقا ینى چى سرخود نظراتو ویرایش میکنه! ما فرمودیم : نه که :

دیدیم نظرت تناقض داشتا!
ترسیدیم!

[ بدون نام ] دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:40 ب.ظ

برو ولی تو و یه دل پر من و زینب

حواسم هس بهت...
..

فاطمه سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:06 ق.ظ

به منم هست حواست؟

حواس واسه تو کمه فاطمم.....

محمدرضا سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:10 ب.ظ http://mamreza.blogsky.com

سلام.
خیلی خوشحالم که دارید میرید.
خیلی جای خوبیه.
فقط حالا که دارید میرید امیدوارم:
۱-سوغاتی یادت نره.
۲-به سلامتی برید و برگردید.
۳-سوغاتی یادت نره.
۴-برای من وبچه ها دعا کنید.
۵-سوغاتی یادت نره.
۶-وقتی برگشتید بگید خیلی خوش گذشت جاتون خالی.
۷-سوغاتی یادتون نره.
۸-وقتی برگشتید نگی سوغاتی یادم رفت.
۹

سلام...

نه! بهتره!

۱-ها؟
۲-ممنون!
۳-
۴-حتما!
۵-مشترک مورد نظر از جو خارج شد!
۶- معلومه که میگذره!
۷- چی چی هس حالا؟!

شرمنده من فقط بلد بودم تا هفت بشمرم!

محمدرضا سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:14 ب.ظ http://mamreza.blogsky.com

راستی ۹ نداشت.همین طوری گذاشتم که بگم باز هم طبق معمول یادم رفت اسممو بنویسم

بله دیگه!‌بحث سوغاتی که میاد وسط مردم یادشون نمیره اسمشونو بنویسن!!!

محمدرضا سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:15 ب.ظ

اسممو نوشته بودم که!!!!
آلزایمر گرفتم!!!!!!!

نه!
واقعا انگار دعا لازم شدی!

Anahita سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:22 ب.ظ http://daisy.blogsky.com

کوفتت بشه.من باید برم سر کار

هه!!

Anahita سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:24 ب.ظ http://daisy.blogsky.com

سوغاتی نیوردی ،همون جا بمون زبان چرتنغوزکی بخون،چون بی سوغاتی برگردی مرگولیدی،بیلیر سن؟(فمیدی؟)

حالا که برگشتم!
میخواستی زودتر اعلامه وجود(!) کنی

Anahita سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:25 ب.ظ http://daisy.blogsky.com

FaATeMe پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:24 ق.ظ http://fateme.blogsky.com

آپم گلین

فاطمه پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:40 ب.ظ

هی خدا

خوش بحالت خوده خودم

کمال جمعه 18 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:12 ب.ظ http://baroonedeltangi.blogsky.com

کمال هستم از بخش جنایی
یادت میاد؟
خودمم یادم نمیاد
خوش بگذره سفر
وبلاگمو دوباره هندل زدم داره روشن میشه
اومدی یه سر بنما

ااااا
چه عجب ازین ورا! را گم کردین؟!
سر زدم!

خوشم گذشت!

محمدرضا یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 09:06 ق.ظ http://mamreza.blogsky.com

سلام.
کجایی هنوز نیومدی؟
پاشو بیا دیگه.
ناراحت میشم اگرسوغاتی بیاری زحمت نکش بده پست برام بیارن

سلام!
اومدم بالاخره!

حتی پستم نیاوردم!!!

فاطمه یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:32 ق.ظ

کجایی خوده خودمم؟

حاضر بودم هر چی دارم بدم تا فقط قده یه لحظه اونجایی که هستی باشم.

من خیلی بی لیاقتم



من و تو دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:02 ق.ظ

پس ای کاش منم اون روز بهت زنگ میزدم
اون وقت آی حال میداد آی حال میداد

شما یادتونم میاد مارو؟!!!

نون.الف چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:07 ب.ظ

سلام...
ببینم کجا رفتی ؟!...
من چرا بیخبرم!...

سلام!
برگشتم!
یه جای خوب...

باور کن یادت بودم اونجا

فاطمه پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:48 ب.ظ

خوبه که داری بهم نزدیک میشی...

یه حرفی باشه وختی اومدی بهت میگم...

میترسم پر رو شی بگم بهت الان

ببین همیشه اومدم وبت...بهش سر زدم تا بیای...

نزاشتم روش گردو خاک بشینه...
تا عزیزمون بیاد...

مرسی عزیزم

Anahita شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:22 ب.ظ http://daisy.blogsky.com

خوفی؟خوش گذشت؟خداروشکر حالا مهربون شدم شاخ در نیاری

خوش گذشت!
یا تب داری یا داری مراعاته حاله زن و بچرو میکنی!
نه؟

محمدرضا یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:45 ق.ظ http://mamreza.blogsky.com

سلام.
الان دوران استراحت پس از مسافرت رو طی میکنی که آپ نمی کنی؟
بابا اصلا ما سوغاتی نخواستیم.پاشو بیا .
مثلا اگه چند روز نیای ما یادمون میره که شما قرار بوده سوغاتی بیاری برامون؟؟؟؟.
باشه یادم نیست.
اصلا مگه جایی رفته بودی؟
خوب شد؟
شهر در امن و امان است.خودت چه طوری؟

سلام!
دقیقا!
خب 9 روز دور از خونه بودن آدمو خسته میکنه!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد